سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]
همسر یابی و ازدواج موقت اسلامی

عدالت

اصلاح دیگری که اسلام بعمل آورد این بود که عدالت را شرط کرد و اجازه‏
نداد بهیچوجه تبعیضی میان زنان یا میان فرزندان آنها صورت بگیرد . قرآن‏
کریم در کمال صراحت فرمود " « فان خفتم ان لا تعدلوا فواحده »" اگر
بیم دارید که عدالت نکنید ، یعنی اگر بخود اطمینان ندارید که با عدالت‏
رفتار کنید ، پس بیکی اکتفا کنید .
در دنیای قبل از اسلام اصل عدالت بهیچوجه رعایت نمی‏شد ، نه میان خود
زنان و نه میان فرزندان آنها . در مقاله 27 از کریستینسن و دیگران نقل‏
کردیم که در ایران ساسانی رسم تعدد زوجات شایع بود و میان زنان و همچنین‏
میان فرزندان آنها تبعیض قائل می‏شدند یکی یا چند زن ، زنان ممتاز (
پادشاه زن ) خوانده میشدند و از حقوق کامل برخوردار بودند ، سایر زنان‏
بعنوان چاکر زن و غیره
خوانده میشدند و مزایای قانونی کمتری داشتند . فرزندان چاکر زن اگر از
جنس ذکور بودند در خانه پدر بفرزندی پذیرفته می‏شدند و اگر دختر بودند به‏
فرزندی پذیرفته نمیشدند .
اسلام همه این رسوم و عادات را منسوخ کرد ، اجازه نداد که برای یک زن‏
یا فرزندان او امتیازات قانونی کمتری قائل گردند .
ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن ضمن بحث از تعدد زوجات می‏گوید "
بتدریج که ثروت نزدیک فرد بمقدار زیاد جمع میشد و از آن نگرانی پیدا
میکرد که چون ثروتش بقسمتهای زیادی منقسم شود سهم هر یک از فرزندان کم‏
خواهد شد ، این فرد بفکر میافتاد که میان زن اصلی و سوگلی ، و همخوابه‏های‏
خود فرق بگذارد تا میراث تنها نصیب فرزندان زن اصلی شود " .
این جمله میرساند که تبعیض میان زنان و فرزندان آنها در دنیای قدیم‏
امر رائجی بوده است . ولی عجیب اینست که ویل دورانت بعد بسخنان خود
چنین ادامه میدهد :
" تانسل معاصر ، تقریبا زناشوئی در قاره آسیا بدین ترتیب بوده است .
کم کم زن اصلی مقام زن منحصر بفرد را پیدا کرد و زنان دیگر یا محبوبه‏های‏
سری مرد شدند و یا اصلا از میان رفتند " .
ویل دورانت توجه نکرده یا نخواسته توجه کند که چهارده قرن است که در
آسیا در پرتو دین مقدس اسلام رسم تبعیض میان فرزندان منسوخ شده است .
یک زن اصلی و چند محبوبه سری داشتن جزء رسوم اروپائی است نه آسیائی .
این رسم اخیرا از اروپا به آسیا سرایت کرده است .

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یاسر سعادتی 89/8/4:: 8:49 عصر     |     ثبت نام